به قلم استاد علی اصغر غفوری نیا
سلماس در آذربایجان و ایران بدلایل سیاسی و تاریخی دارای نام و نشانی برجسته بوده است .بیداری ملی مردم سلماس در جریان مشروطه در صد سال گذشته معلوم تاریخ است . سلماس با وجود دهها و صد ها روشنفکر و نویسنده و مبارز راه آزادی که خون آن شهیدان همراه دیگر کوشندگان موجب صدور قانون اساسی ایران شد، سرآمد بیشتر شهر های ایران بوده و به تأیید مورخین با نامهائی مانند ( سلماس شهری نیکو به نوشته ابودلف مسعر بن مهلهل ) ، ( سلماس شهر آزادی خواهان نوشته تاریخ جلیل بخشی پور ) ، (سلماس دومین شهر مشروطه خواهان نوشته تاریخ ایران ) ، ( دارالنشاط سلماس نوشته دکتر ملک زاده ) ، (سلماس شهری زیبا با بازار های فراوان نوشته مقدسی ) ، ( قیراط الماس فی ترجمه سلماس نوشته میرزا حسن خان اعتماد السلطنه مورخ دوره قاجار ) ، ( سلماس نگین آذربایجان بنوشته مقالات متعدد اینترنتی ) ، ( سلماس اولین شهر شطرنجی ایران ، بنر های ورودی شهر ) صاحب نام بوده است
در این مقاله می خواهیم به نکاتی در باره علل اشتهار نام سلماس اشاره کنیم تا جوانان ما موقعیت تاریخی زادگاه مادری خود را شناخته و از اهمیت معاریف شهر ، و مدنیت آن دفاع کنند و یقین بدانند که بزرگی یک شهر نه به طول و عرض خیابانها و عدد جمعیت و میدان های بزرگ و آسمان خراشها نبوده، بلکه بوجود مردان و زنان بزرگ و جوانان فرهیخته و اندیشمند آنست که در طول تاریخ سلماس کم نبوده ولی متاسفانه هنوز هم معرفی نشده و حتی نام آنها در یک دبستان یا کوچه و پس کوچه تابلو نمی شود !
دیلمقان ( مرکز سلماس ) در سال ۱۳۰۹ بر اثر زلزله ای ویرانگر با شدت ۲/ ۷ ریشتر تبدیل به تلی از خاک گردید که در تاریخ زلزله نگاری دنیا بنام « سال زلزله سلماس » معروف است. این خرابه ها تا سال ۱۳۴۵ برجای بود . آوار های برجامانده با قیافه ای عبوس و ترسناک هر بیننده را به وحشت می انداخت. دیوار های بلند و عریان شهر گوئی به بیننده دهن کجی کرده ، و به بسائقه آبادی و زیبائی و شکوه گذشته آدم را لعنت می کردند. خوشبختانه امروز دانشجویان ، فعالان مدنی ، نهاد های فرهنگی ، جوانان فرهیخته ،شاعران جوانی که در انجمن های متعدد اقتصادی و اجتماعی ، از جمله انجمن های نیمتاج یا انجمن منهاج و انجمن موسیقی و تئاتر و … ظهور کرده اند کسانی هستند که در سرودن شعر، داستان و رومان مخصوصا « شعر نو » و ارائه هنر مردمی، قابل عرضه در میان شعرای بزرگ ایران هستند و این همان چالش مثبتی است که همواره با ما بوده و هست.
شخصیت های اثرگذار سلماسی
اصولاً ما انسانها وقتی به ملتی یا شهری یا جامعه ای می اندیشیم و می خواهیم درباره شخصیت و اخلاق و عادات آنها اظهار عقیده کنیم بطور طبیعی شایسته ترین ، و متخصص ترین و با شهامت ترین فرزندان آن ملت را ملاک قضاوت قرار می دهیم و بر این اساس زندگی معنوی آن ملت یا آن شهر را معرفی می کنیم . و یا در تاریخ رسم بوده وقتی مهمانی یا مقامی بزرگ وارد شهری می شد بزرگان و معاریف شهر را به پیشواز می آوردند تا با نمایندگان مدنیت و فرهنگ شهر آشنا شوند .
بنا به تحقیقات اینجانب، که در مورد جزئیات تاریخ سلماس کار کرده و جندین جلد کتاب برای معرفی تاریخ و جغرافیا و ادبیات و شخصیت های فرهنگی آن نشته ام که همگی مربوط به ( سلماس شناسی ) است ، می توان ادعا کرد علاوه بر تاریخ مدون ۷۰۰۰ ساله سلماس ، حداقل در طول ۱۰۰ یا ۱۵۰ سال گذشته دهها و صدها ادیب و شخصیت فرهنگی در این شهر ظهور کرده اند که در سرنوشت آذربایجان ، و تاریخ ایران تأثیر پایدار گذاشته اند که حقا می توان آنها را پدران مسلم تاریخ و سیاست و مدنیت در سطح کشور نام برد. در اینجا به عنوا نمونه باسامی چند نفر آنها اشاره می شود :
– ( استاد جعفر سلماسی وزنه بردار سلماسی پدر اولین مدال آور المپیک برای ایران )
– میرزا محمود غنی زاده سلماسی ( پدر مطبوعات آذربایجان به تناوب ۱۴ نشریه )
– ابراهیم خان امین السلطان: زاده سلماس ، جزو رجال دربار قاجار و صدراعظم ناصرالدین شاه قاجار ؛
– میرزا علی اصغر خان امین السلطان ملقب به ( اتابک اعظم ) فرزند ابراهیم خان که خود او نیز صدر اعظم دوره قاجار و محور قدرت و گردانندهٔ چرخ ممالک محروسه ایران بود .
– استاد حسین صدقیانی فرزند حاج رسول صدقیانی ( پدر فوتبال ایران )
– پهلوان پوریای ولی متولد سلماس حدود ۶۰۰ سال پیش ( پدر جوانمردان و کشتی گیران ایران و خاور میانه ) که در ایران بیشتر زور خانه ها بنام او معروفست و در سلماس نیز زور خانه ای بهمین نام وجود دارد
– حاج پیشنماز سلماسی ( پدر روحانیان انقلابی و از عـلـمـای مبارز و برجسـته مشروطه سلماس )
– حاج رسول صدقیانی ( پدر انجمن غیبی تبریز و هادی انقلاب مشروطه در زمان استبداد صغیر )
– حیدرخان عموغلی متولد سلماس فرزند ملا عی اکبر ( پدر انقلابیون مشروطه ایران )
– دکتر توحید ملک زاده دیلمقانی ( پدر تاریخ دیرین و تاریخ مشروطه سلماس )
– مهندس تیمور لکستانی متولد صدقیان ( پدر برق ایران)
– میرزا سعید سلماسی زاده دیلمقان و ( پدر شعر نوین ایران ) که توضیحاً باید گفت نیما یوشیج متولد سال ۱۲۷۶ و یازده سال کوچکتر از میرزا سعید بوده و هنگامی که میرزا سعید به ترکی و فرانسه « شعر نو »می سرود تیما یوشیج ۵ یا ۶ سال بیشتر نداشت .
متاسفانه بعد از روی کار آمدن شاهان پهلوی در صد سال گذشته و حوادث کوردلوق و جیلولوق و روسلوق که بنام « قاچاقوشلوق » معروف است ، مخصوصا زلزله ویران گر سلماس که قهر طبیعت همراه با نا امنی و کشتار مردم بی گناه دیلمقان و کهنه شهر مردم را به ستوه آورده بود حدود ۶۰ الی ۷۰ خانوار از طبقه اعیان و اشراف و سرمایه دار این منطقه به شهر های دیگر و یا بلاد خارج کوچ کردند و شهر هویت خود را از دست داد چنانکه هنوز هم بعد از نود سال هویت خود را باز نیافته است . اسامی و سجل امثال صدقیانی – سلماسی- دیلمقانی – حبشی – کنگرلوئی در بیشتر شهر های ایران همان مهاجرین صد سال پیش این شهر هستند که خوشبختانه همگی شان در ایران دارای ارج و اعتبار هستند .
فاکتور های مهم برای معرفی سابقه سلماس
موقعیت سیاسی سلماس – سلماس علاوه بر پیشینه تاریخی چندین هزارساله خود یکی از شهرهای مهم آذربایجان در تاریخ تحولات سیاسی ایران بوده است. همچنین سلماس بدلیل موقعیت مرزی و گذرگاهی با ترکیه عثمانی و ارتباط مردم آن با شهر ها و مدنیتهای دیگر، حضور اقوام مختلف ارمنی- آسوری – کورد- ترک و لک و کورسونللی و فِرق مختلف مذهبی بمانند سنی و شیعه و مسیحی و نصرانی دارای نوعی مماشات و تساهل بوده است که از قدیم الایام با رعایت آداب و مراسم و مسالک یکدیگر بنوعی دموکراسی نا نوشته ای وجود داشته ، که در بیشتر شهر های اطراف وجود نداشته و یا در شهر هائی بمانند اردبیل و تبریز و خوی تعصبات مذهبی بیشتری نسبت به سلماس وجود دارد .
تلاش سلماسی ها برای بسط آزادی خواهی
بنوشته مرحوم جلیل بخشی پور: « … اهالی سلماس از عهده امتحانات آزادیطلبی و وطنخواهی و تجددپروری خودشان خوب درآمده و در سالهای ۲۶/۱۳۲۴ قمری گوی سبقت را با گوی مجاهدت و فـداکاری ربـودهاند. چـنانکه آزادی افکار و مشروطیت از طرف مظفر الدین شاه قاجار در سال ۱۳۲۴ ق. به مردم و مـلت ایـران وگذار و اعلان آن در کشور منتشر گردید.سلماس و اهالی آزادیخواه آنجا دو اسبه به طرف آن دویدند. هنوز ابتدای ایـن کـار بـود و در کمتر نقاط ایران شروع به عمل شده و کلمه و مفهوم آن در افواه مردم مـیگشت کـه سـلماس و اهالی آگاه آن پی به معنی و محسنات آن برده و پیشقدمی خودشان را در راه این امر مهم به تهران و بـه تـمام اهـالی ایران نشان داده و یکسر اهالی آنجا از توانگر تا پارهدوز و علما و سادات و بزرگ و کوچک، مجاهد فـی سـبیل اللّه گردیدند و نخستین انجمن ولایتی در تحت سرپرستی مرحوم حاج میرزا عبدالکریم پیـشنماز در آنـجا تـشکیل و شروع به کار و فعالیت نمود. »
اسامی آزادی خواهان (مشروطه خواهان ) سلماس
آزادیخواهان و مـجاهدین سـلماس که بـا رهبری مرحوم حاج پیشنماز آقا و در سـایه جـدیت و جانبازی اشخاص کار دان و جوانان با عزم و میهنپرست شکل گرفت می توان از امثال :
حاج عبدالکریم آقا پیش نماز مسجد امام حسن معروف به حاج پیش نماز و برادرش …… معروف به صدر الاسلام
شادروان سعید سـلماسی،
ابـراهیم آقا و اسمعیل آقا صراف
و ابراهیم افـندی روشنی مرحوم
سایر احـرار صـدیق النفس و دانشمند و فاضل مثل مرحوم آقـا مـیرزا محمود خان غنیزاده
آقامیرزا عبدالرزاق پیام یار و برادرش آقا عبد اللّه اسمعیل زاده
آقا مـیرزا اسـد اللّه احمد زاده(دهقان)و برادرانش
مـرحوم حـاج مـحمد علی آقا اکـبری و پسـرانش ،
آقا میرزا علی مـحمد جـوادزاده و برادرانش ،
و دیگر مجاهدان پاکدل و جاننثار نظیر مرحوم کربلائی رضا آقا بقالباشی
کربلایی رضا آقـا سـراج و کربلایی رضا آقادباغ
آقا مـیرزا اسـد اللّه کـریمی و بـرادرش مـشهدی رضا باقر بـاشی عـثمانی
آقا مشهدی میرعباس(میر مجاهد)
مرحوم مشهدی میر حاج بابا میرآب و کربلایی صادق اهرنجانی
و صدها نفر دیگر نام برد که مرام و مقاصد خودشان را به خوبی از پیش بردند والحق نام و رسم بزرگی در این راه مقدس،به عالمیان نشان دادند که مـایه مباهات و افتخار سلماس و سلماسیان است. ( تاریخ سلماس – بخشی پو )
استبداد تهران و محمد علیشاه قاجار که مخالف مشروطه بودند از اعضاء موثر و متجدد این انجمن ، حساب می بردند . مثلا عین الدوله صدراعظم وقت قاجاربه به رحیم خان چلبیانلو می نویسد : « از همه واجب تر دفع شر آن حاجی پشنماز سلماسی است که بیشتر اسباب مفسده و شورشهای آن حدود شده ؛ اول او را دفع شرّ کنید ، سلماس هم آرام می شود » !! گفتنی است تاریخ ۱۸ ساله آذربایجان ، کلاشرح جریانات انقلاب اجتماعی مردم آذربایجان مخصوصا وقایع دردناک سلماس است که وسیله سید احمد کسروی نگارش یافته است . بنوشته تاریخ ؛ سلماس یا دیلمقان آنروز با همه کوچکی اندام حدود ۳۰۰۰ سه هزار مجاهد جان برکف و آماده به خدمت داشت که سرآمد شهر های آذربایجان بود . مبارزان و مجاهدان معروف سلماسی که به نوبت در سنگر ستارخان و باقر خان مدافعه می کردند موجب اشتهار نام سلماس بودند . (سلماس در دوره مشروطه ص ۲۰۵ نوشته دکتر ملک زاده )
از کار های مهم انجمن تبریز با عضویت حاج رسول صدقیانی می توان به اخراج مخالفین مشروطه – کافی ندانستن قانون اساسی و اصرار برای افزودن دنباله ای برآن که بنام متمم قانون اساسی که ارجدار ومترقی تر از خود قانون اساسی بود- تعدیل و تثبیت نرخها – هماهنگ کردن واحد اوزان و مقادیر – اصلاح مساله نان – اعزام مبلّغین و نمایندگان بروستاها و شهر ها جهت تفهیم مشروطیت و سامان دادن بکار جنبش در سطحی گسترده ( وسیله ناطقینی مانند میرزا محمود غنی زاده و دیگران ) – خلع محمد علی شاه از سلطنت بعد از آشوب توپخانه که مجبور به عذر خواهی و ادای سوگند وفاداری شد – برپا داشتن اولین دادگستری و شهربانی در تبریز اشاره کرد . ( کتاب دو مبارز مشروطه – رئیس نیا و ناهید آذر صص ۲۶ الی۳۱ ) .
با تمام تفاصیل متاسفانه حاصل مبارزه آذربایجان در راه مشروطیت این شد که طبقات استعمارگر و سودجو مجاهدین آذربایجان را به حاشیه رانده و بر سر سفره مشروطه نشسته و برای ما تعیین تکلیف نمودند. در حالی که مردم آذربایجان درسطح بالاتری فکرمی کردند و فاتح مشروطه و قانون اساسی بودند که مبشر تفکیک قوای سه گانه و مجلس قانونگزاری و اصول پارلمانتاریسم و خقوق فردی و جمعی و قوانین مدنی و جزائی و غیره بودند.
– قدمت تاریخی و وجود آثار حجاری – سلماس شهری در آذربایجان غربی با قدمتی بالغ بر ده هزار سال سکونت انسان و دارای قدیمی ترین روستای مسکونی ۹ هزار ساله بنام « کول تپه » می باشد . در کوه قارنی یاریق ( یا اوش قارداش ) و افسانه و اساطیر مربوط به کوه اره ویل ، و نیز حجاری های مربوط به غار فروریخته « آجواج » درمجاورت کوه قارنی یاریق ، بعلاوه غار های متعدد در امتداد رودخانه زولا در جنوب غرب شهر از هزاران سال پیش گویای قدمت مدنیت و سکونت انسان در این منطقه است .
کتیبه سنگی خان تختی
این حجاری یکی از کتیبههای مهم تاریخی کشور مربوط به دوره ساسانیان است که در ۱۵ کیلومتری محور سلماس به ارومیه بر روی کوه پیرچاوش، حجاری شدهاست. این اثر تاریخی در سال ۱۳۴۷ به شماره ۱۶۱ به عنوان یکی از آثار ارزشمند تاریخی آذربایجان غربی در فهرست آثار ملی کشور ثبت شدهاست و تنها یادگار دوره ساسانیان در شمال غرب ایران میباشد.
– مقدسی در کتاب احسن التقاسیم به سال ۳۷۵ هـ. ق. سلماس را شهری زیبا با بازارهای فراوان معرفی میکند و به مسجد جامع این شهر که از سنگ ساخته شده ، اشاره میکند. محل این مسجد بین امامزاده کهنه شهر و ساری مسجد بوده که آثار آن هنوز هم باقی است. البته نه فقط سیاحان مسلمان، بلکه سیاحان دنیای غرب نیز از این شهر دیدن نموده و گزارشاتی تهیه کرده اند که در خلاصه این مقاله نمی گنجد. ابن حوقل به سال ۳۶۸ هجری در کتابش صوره الارض از سلماس نام برده و آن را شهری متوسط، زیبا و شهری آباد و پر نعمت توصیف میکند.[۲۰]
قرار گرفتن بر سر راه جاده ابریشم – سلماس بر اثر قرار گرفتن درآلترناتیو تجاری جاده ابریشم در هزار سال گذشته ، همگام با شهر های دیگر آذربایجان دارای تجارتی فعال بوده و جزو خوشبخت ترین شهر ها بشمار می رفت ، چنانکه کاروان شترها شبانه روز در این جاده ها رفت و آمد داشته و به حمل کالا های تجاری مشغول بودند. به گفته « مرحوم بیوک آقا سعیدی » از معمرین سلماس ، در بازار پوشیده دیلمقان ، معاملات عمدتاً با سکه اشرفی ایران و سکه طلای قسطنطنیه و سکه نقره حمیدیه و مجیدیه عثمانی ( ترکیه امروز ) خرید و فروش می شد که حدود ۵۰ قلم مواد تجاری بود . از بقایا و نشانه های جاده ابریشم در سلماس وجود کاروانسرائی بزرگ در روستای قره قشلاق و نیز معبر گردنه معروف « کاو Kaw» در روستای شکر یازی است که آثار آن هنوز هم خود نمائی می کنند.
تجار و بازرگانان معروف سلماس – مانند حاجی قاسم آغا هاشموف ، بابایئف – امین التجار ، حاج خلیل آقا دیلمقانی ، حاجی جبار صدقیانی – حاج میرزا عبدالکریم – حاج حقوئردی خان ( جد پدری سعید سلماسی از صاحبان سهام نفت باکو ) – حاج محمد آقا دیلمقانی –-حاج حسین و فرزندش ، شخصی باسم وطن خواه سلماسی را می شناسیم که در میان تجار ایران دارای اسم و رسم بوده و از طریق راه آهن قفقاز – باکو به تبریز و تهران ( و بالعکس ) و دیگر شهر ها جنس وارد می کردند و تا استانبول وسامسون و کناره های دریای سیاه در عثمانی روابط تجاری داشتند .
شکل گرفتن نخستین مدارس دخترانه
در سال ۱۲۱۷ شمسی ( حدود ۲۰۰ سال پیش ) هیئت مذهبی پروتستان امریکایی، نخستین مدرسه دخترانه را در ارومیه تأسیس کرد … همچنین از سال ۱۲۱۸ شمسی فرقه لازاریستها، وابسته به کلیسای کاتولیک فرانسه، موفق شد مدارس متعددی را در روستاهای مسیحینشین ارومیه و سلماس تأسیس کند و در سال ۱۲۴۳ مبلغان فرانسوی مدرسه دخترانه ( سن ونسان دو پل ) را در ارومیه و هم زمان مدارس دخترانه دیگری را در روستاهای ارومیه و سلماس تأسیس کردند. ( در خسرو آباد و هفتوان و … )
– نشریات دیلمقان
در دیلمقان (مرکز سلماس ) نشریاتی مانند دارالشورای ایران منتشر می شد که وسیله روشنفکران محلی اداره می شد. این نشریه بمدیریت میرزا سعید سلماسی همراه با سید حسن شریف زاده و حاج علی دوا چی ( دوا فروش ) از سران معروف و بنام نهضت مشروطیت منتشر می شد و دارای اهمیت بود . میرزا سعید در در راه اندازی این نشریه کمک مالی کرده است . این هفته نامه یک ارگان سیاسی بود که از آزادیخواهان طرفداری می کرد. تک شماره آن در تبریز سه شاهی ، در ولایات ( شهرستانها ) ۵ شاهی ، و سالانه ۱۰ قران و در خارجه ۱۸ قران بود، با قطع ۲۴ * ۳۰ و چاپ سربی . از سوی دیگر کتابی سیاسی از همین جریده بنام « نامه مشروطه » توسط افتخار الاطباء که عضوانجمن ایالتی آذربایجان بود که در پاورقی جریده معروف « حبل المتین » چاپ و نشر می شد که مطالب آن مفید و بیدارکننده بود. « وجه اشتراک این نشریه در تبریز یک تومان و بلاد داخله ۱۴ قران و در ممالک خارچه ۱۸ قران بود که گاهی به تعداد ۵۰۰۰ شماره چاپ و بعضا نایاب می شد» ( ص ۱۶۵سلماس در دوران مشروطه – ملک زاده )
– صندوق اعانه دارالعجزه – این صنذوق در آذربایجان معروف خاص و عام بود و افراد بیکار و ابن السبیل و مردمان فقیر را تحت پوشش داشت که از شهر های دیگر برای یافتن کار و معاش به دیلمقان می آمدند وگرنه خود مردم محل از رفاه نسبی بالائی برخوردار بودند . بانگاهی به سرمایه صندوق خیریه که ( بنام دارالعجزه ) معروف بود و پول رایج آن زمان برحسب صنّار و دینار و سه شاهی و عباسی و یا قران محاسبه می شد، سرمایه اولیه صندوق با پنج هزار تومان مبلغی کلان و جدّی به حساب می آمد.
– حضور جاسوسان و میسیونهای مذهبی خارجی در سلماس و تبلیغات مذهبی آنها در میان اقلیت های ارمنی و آشوری در هفتوان و قلعه سر و پته وئر این شهر را در آذربایجان صاحب نام می کرد . ضمنا حضور « پاتریارک مارشمعون » رهبر مذهبی آنها در روستای خوسرا وا ( خسروآباد ) نیز جای حرف و حدیث بود ، همچنین حضور سمیتقو رهبر کرد های شورشی در قلعه چهریق که نقش منفی و عدوانی داشتند نام این شهر را بر سر زبانها انداخته بود . از طرف دیگر داستان ترور مارشیمون وسیله سمیتقو عامل دیگری برای معرفی این شهر می شد.
متاسفانه این اقلیتها با دسیسه دول بیگانه مانند روس و انگلیس و امریکا و فرانسه علیه ساکنان منطقه شوریدند و موجب نسل کشی و قتل عام هزاران نفر مردم بیدفاع سلماس و اورمیه و خوی و دهات اطراف شدند که داستان جانگداز دیگریست که این مقاله جای آن ندارد. .
نسل کشی مردم سلماس
این فجایع در یک صد سال اخیر وسیله عشایر و اکراد برهبری سمیتقو ( فاجعه کوردلوق ) و فجایع ارامنه و آشوریان برهبری پاتریارک مارشمون رهبر مذهبی ارامنه در سلماس و کهنه شهر و اورمیه ( فاجعه جیلولوق) و حواددث عنان گسسته تجاوز روس ها به آذربایجان ( روسلوق ) صورت گرفته که در تاریخ آذربایجان بنام ( قاچاقوشلوق ) معروف است . خود این فجایع هولناک فاکتور دیگری برای معرفی شهر سلماس است که هر یک داستان جانگداز بلندی دارد که در این مختصر نمی گنجد .این حوادث در کتاب تاریخ سلماس ( نوشته جلیل بخشی پور) و تاریخ ۱۸ ساله آذربایجان نوشته سید احمد کسروی و ایران در محاربه عالمسوز نوشته رحمت اله … و دیگر کتب تاریخی به تفصیل ذکر شده است
عوامل دیگر در معرفی سلماس
– تاکتیک تاریخی حیدر خان عمواوغلی در نهضت مشروطه مثل انداختن بمب به کالسکه محمد علیشاه و یا ترتیب اسب انفجاری برای افراد جنایتکار سمیتقو زبانزد مردم بود چنانکه بعد از این واقعه عشایر حتی از نزدیک شدن کلاغ نیز می ترسیدند. ( ص همان ۲۱۳)
– سفارت ادبی و سیاسی روشنفکران سلماسی در مشروطیت ، و تلاش مجاهدین فرهیخته و صاحب نام برای بیداری ملت ها در مجله فیوضات باکو یا مطبوعات استانبول و یا نطق ها و نوشته های بیدار کننده کسانی مانند میرزا سعید سلماسی و میرزا محمود غنی زاده و عبدالزاق پیامیار و دیگران گویای بیداری مردم سلماس بوده که از جان و دل در راه مشوطیت و آزادی خواهی می کوشیدند ( سال ۱۲۶۷ شمسی یعنی صد و سی سال پیش ) .
( منبع : مشروطیت در سلماس ص ۱۷۶ الی ۱۷۷ )
– چاپخانه ( امید ترقی ) برای چاپ مطالب نشریه معروف آذربایجان که در تبریز منتشر می شد و یا ایجاد ( مدرسه سعیدیه ) بسبک امروزی در دیلمقان معروف بود. این هر دو ، وسیله میرزا سعید سلماسی ابتکار و دایر شده بود (ص ۸۷ تاریخ بخشی پور) ضمنا گزارش های محمد امین رسول زاده شخصیت تاریخی آذربایان شمالی از سلماس و اورمیه ، مخصوصا درباره جوان شهید میرزا سعید سلماسی و ابعاد خدمات فرهنگی او در ترکیه و آذربایجان موجب شناسائی این شهر بود ( ص ۲۶۳ سلماس در دوره مشروطه )
– ضیاع و عقار شاهزادگان قاجار در کهنه شهر و اهرنجان و صدقیان که برای سرکشی املاک خود به سلماس می آمدند؛ همچنین حضور عارف و مرشد معروف « پرویز خان صفیر العارفین » در صدقیان که ولیعهد و شاهزادگان قاجار برای زیارت و طلب دعای خیر او به سلماس می آمدند. اولاد و اعقاب این عارف بنام خسرو پرویزی در سلماس و خوی معروفند. مقبره این عارف نامی در شهر خوی بنام مسجد ( ذهبیه ) معروف است
– وجود آبهای درمانی دئریک Derik و ایسسی سو İssi su :
آبهای معدنی دئریک Derik در بیست و پنج کیلومتری غرب سلماس همجوار روستای دریک وجود دارد که در املاح آنها آهک بر سایر مواد معدنی رجحان دارد . در مورد شفابخش بودن آب این چشمه سیاحان زیادی به تعریف وتوصیف آن پرداخته اند . از جمله ابودلف بسال ۳۴۱ هجری قمری ، یاقوت حموی بسال ۶۲۳ قمری ، زکریای قزوینی بسال ۶۷۴ قمری وحمداله مستوفی به سال ۷۴۰ قمری از اعجاز مداوای آن سخن بمیان آورده اند . همچنین آبگرم ایسی سوİssi su : در این چشمه ترکیبات گوگرد و فسفر بر سایر املاح برتری دارد و برای درد مفاصل و امراض جلدی از قبیل اگزما ( خارش پوستی ) و غیره بسیار مفید است . جهانگردان عرب از این آبها و خواص درمانی متعدد آنها یاد کرده و مطالبی زیادی گزارش کرده اند . طبق برآورد آزمایش هیدرولوژی و آبشناسی ، ترکیبات آبگرم ایسسی سو با آبهای معدنی ویشی Vishi در فرانسه همسان است که سالانه میلیونها نفر برای استفاده از این آبها به این شهر می آیند .در حالیکه این آبهای معدنی که دارای فاکتور های ارزنده برای توریزم و پیشرفت این شهر است تابحال اقدامی مهم و عملی صورت نگرفته است .
پیشنهاد نویسنده مقاله – این دو آب معدنی فاصله زیادی از شهر ندارند ( هر کدام متوسط ۲۵ کیلو متر ) ، اگر این آبها به سلماس انتقال یابند این شهر بصورت توریستی همه ساله جاذب هزاران توریست و گردشگر شده و اقتصاد شهر را به نحو بارزی دگرگون حواهد کرد. متاسفانه تاکنون در مورد ساحل سازی دریاچه اورمیه که منشأ درمانی و گردشگاهی دارد و یا آبهای سرد و گرم دئریک اقدامی بعمل نیامده و سرمایه دولتی یا بخش خصوصی را باین شهر هدایت نکرده است .
لزوم اجرای طرح پروژه اقتصادی سلماس – در زمان حاضر و پس از انقلاب اسلامی که مبادلات مرزی برای هر کشوری امتیاز به حساب می آید این پروژه عظیم جزو مصوبات دولت بوده و سلماس کوتاه ترین فاصله را با جمهوری ترکیه دارد که متاسفانه تا حال کوچگ ترین اقدامی در این زمینه صورت نگرفته و سلماس با اقتصاد بسته از مزایای آن برخوردار نشده است. اجرای پروژه مهم اقتصادی سلماس موجب شکوفائی نه فقط سلماس بلکه تمام آذربایجان خواهد شد . در مقام قیاس ، شهر وان در نقطه مقابل مرز ترکیه با ایران در بیست سال گذشته کاملا متحول شده و از شهرکی گمنام به شهری پیشرفته تبدیل شده است ، که این همان برخورداری از مزیت نوار مرزی و تجارت ایرانیانی است که برای گردش و خرید باین شهر روی می آورند . از برکت تجارت و توریزم ، شهر وان در قیاس با اورمیه که بسی پیشرفته و مدرن تر از وان بود ، امروزه شهری با اقتصاد بسته و شهری نسبتا ساکت خودنمائی می کند .
https://salmaspress.ir/?p=14531