×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

اخبار ویژه

امروز : یکشنبه, ۲۰ آبان , ۱۴۰۳  .::.   برابر با : Sunday, 10 November , 2024  .::.  اخبار منتشر شده : 0 خبر
مشاهیر سلماس را بشناسیم/زندگی نامه حسین صدقیانی پدر فوتبال ایران

در تاریخچه فوتبال کشور از حسین صدقیانی به‌عنوان کسی که پایه‌های این رشته ورزشی را در ایران بنا کرد، نام برده‌اند. فوتبال از زمان حضور انگلیسی‌ها در شهرهای جنوبی وارد ایران شد اما کسی که تشکیلاتی به نام تیم‌های ملی را سر‌و‌شکل داد و برای نخستین‌بار در قامت سرمربی روی نیمکت تیم تازه شکل گرفته ایران نشست حسین صدقیانی بود. او برای نخستین بار تیم ملی ایران را تشکیل داد و راهی مسابقات بین‌المللی کرد تا بین تیم‌های آسیایی قد علم کند و بعدها به ابرقدرت فوتبال آسیا در دهه‌های ۴۰و ۵۰ بدل شود. از حسین صدقیانی به‌عنوان نخستین فوتبالیست ایرانی که مجال خودنمایی در فوتبال اروپا را پیدا کرد هم یاد می‌کنند. در سال‌هایی که واژه «لژیونر» هنوز وارد ادبیات فوتبال ایران نشده بود حسین صدقیانی برای تیم‌های فنرباغچه، شالروا و راپید‌وین توپ می‌زد و معروف‌ترین فوتبالیست ایرانی بود. آنچه نام حسین صدقیانی را در فوتبال ایران ماندگار کرده تلاش‌های او برای تشکیلاتی کردن فوتبال و سر و‌شکل دادن چیزی به نام «تیم ملی ایران» بود. اهمیت همین موضوع باعث شده تا ۴دهه بعد از فوتش به شایستگی از او به‌عنوان پدر فوتبال ایران نام ببرند و جایگاهی دست نیافتنی برایش قائل باشند.
نخستین لژیونر
حسین صدقیانی در سال ۱۲۸۱و در تبریز متولد شد. وقتی به دنیا آمد مظفرالدین شاه، ششمین سال سلطنش را پشت سر می‌گذاشت و تبریز هم یکی از شهرهای مهم دوره مشروطیت و خاستگاه بسیاری از فعالان سیاسی بود. به واسطه همین تنش‌های سیاسی، فضا برای کسب‌وکار پدر حسین صدقیانی که یکی از تجار معروف تبریز به شمار می‌رفت مساعد نبود و به همین دلیل تصمیم به مهاجرت گرفت. مقصد اصلی خانواده صدقیانی شهر استانبول در ترکیه بود؛ آن هم در روزهایی که ترکیه تحت‌تأثیر ظهور سیاستمداری به نام آتاتورک قرار داشت و دروازه‌های این کشور به روی مدرنیته باز شده بود. مهاجرت به استانبول برای حسین صدقیانی که دوره نوجوانی را سپری می‌کرد تهدیدی بود که در نهایت به فرصت بدل شد. او در نوجوانی به تیم فنرباغچه پیوست و تا ۱۸سالگی برای این تیم بازی کرد اما در سال ۱۲۹۹برای ادامه تحصیل به اتریش رفت. صدقیانی ۵سال در اتریش زندگی کرد و در این سال‌ها عضو تیم دوم راپیدوین اتریش بود. در آن سال‌ها هنوز دروازه‌های فوتبال اروپا به روی فوتبالیست‌های ایرانی باز نشده بود و صدقیانی نخستین فوتبالیست ایرانی شاغل در فوتبال اروپا لقب گرفت.
از وین تا مشهد
نخستین لژیونر تاریخ فوتبال ایران، در سال ۱۳۰۴و بعد از آرام شدن اوضاع و احوال سیاسی مملکت به ایران برگشت و برای فردوسی مشهد که یکی از قدیمی‌ترین باشگاه‌های ایران بود، بازی کرد. در آن سال‌ها فوتبالیست‌های ایرانی معمولاً با گیوه بازی می‌کردند و حسین صدقیانی که تازه از فوتبال اروپا آمده‌بود، با کفش‌های ورزشی پر‌زرق و برق به یک فوتبالیست انگشت‌نما بدل شد. او خیلی زود به تیم منتخب تهران دعوت شد و برای انجام بازی دوستانه با این تیم به باکو رفت. تیم منتخب تهران با قبول شکست از باکو برگشت و صدقیانی این بار برای ادامه فوتبالیش راهی بلژیک و تیم شالروا شد. او ۱۰سال پیراهن این باشگاه را پوشید و آنطور که در خاطراتش تعریف کرده، حضور در تیم بلژیکی، نگرش و نگاهش به فوتبال را به کلی تغییر داد. او حالا فوتبالیست سرد و گرم چشیده‌ای بود که با اندوخته‌ای قابل‌اعتنا می‌توانست به فوتبال ایران کمک کند تا در آسیا حرفی برای گفتن داشته باشد.
موهبت الهی
آخرین حضور حسین صدقیانی در جام‌جهانی۱۹۷۸آرژانتین رقم خورد که در مقام سرپرست روی نیمکت تیم ملی ایران نشست. او ۵سال بعد و در آذرماه سال ۱۳۶۱ دچار بیماری شد و با دنیای فانی وداع کرد. جواد‌الله‌وردی، جزو آخرین نسل بازیکنانی بود که با حسین افندی به‌عنوان ملی‌پوش در جام‌جهانی۱۹۷۸آرژانتین ارتباط داشت. او در توصیف شخصیت استثنایی استاد صدقیانی می‌گوید: «ایشان برای فوتبال ایران یک موهبت خدایی و سینه‌چاک فوتبال بود. استاد صدقیانی تا لحظه مرگ، عاشق فوتبال مملکت بود و تا آخرین روزهای زندگی از عشقش دست نکشید. ایشان مرد نخستین‌های فوتبال ایران است و تا ابد نامش فراموش نخواهد شد». مرحوم صدقیانی در فوتبال ایران هرگز دنبال مقام و جایگاه نبود اما به واسطه تلاش‌های بی‌وقفه‌اش لقب پدر فوتبال ایران را یدک می‌کشد.
مربی باتدبیر
حسین صدقیانی فوتبالیستی آذری‌زبان بود و به واسطه سال‌ها زندگی در ترکیه و حضور در تیم‌های باشگاهی این کشور در ایران با لقب «حسین افندی» شناخته می‌شد. او هرگز در تیم ملی ایران بازی نکرد چون وقتی در تیم‌های باشگاهی توپ می‌زد اساساً تشکیلاتی به‌عنوان تیم‌های ملی وجود خارجی نداشت. البته او در قامت سرمربی دینش را به فوتبال ملی ایران ادا کرده است و اگر چنین نبود نامش در تاریخ فوتبال ایران جاودانه نمی‌شد. حسین صدقیانی مربی باتدبیری بود و درباره شیوه مدیریتش در تیم ملی روایت‌های شنیدنی بسیاری نقل می‌کنند. مهدی عباسی در کتاب «فوتبال ایران؛ تاریخ مستند و مصور» نقل کرده است که وقتی تیم ملی برای حضور در جام استقلال به افغانستان می‌رود، ایران از سوی متفقین اشغال و بازگشت مربیان و بازیکنان با مشکلاتی همراه می‌شود. وقتی تیم ملی از راه زمینی به حوالی مشهد می‌رسد در تیررس سربازان روسی قرار می‌گیرد، اما حسین صدقیانی که سربازان روسی را هر لحظه نزدیک‌تر می‌بیند به بازیکنان تیم ملی دستور می‌دهد لباس‌های ورزشی بپوشند و مشغول تمرین شوند. وقتی سربازان روسی از راه می‌رسند از تماشای فوتبالیست‌های ایرانی به وجد می‌آیند و پیشنهاد انجام یک بازی دوستانه و دستگرمی را مطرح می‌کنند. تدبیر حسین صدقیانی امنیت را به اردوی تیم ملی برمی‌گرداند و باعث می‌شود اعضای تیم ملی با کمک سربازهای روسی مسیر رسیدن به تهران را ادامه بدهند.
مورد‌اعتماد رئیس
در سال۱۳۱۵ صدقیانی آرام‌آرام برای بازنشستگی و آویختن کفش‌ها آماده می‌شد. او در همان احوال به برلین رفت و بازی‌های المپیک۱۹۳۶ برلین را کنار نخستین گروه دانشجویان ایرانی به تماشا نشست. صدقیانی سال آخر فوتبالش را برای تیم طوفان بازی کرد و بعد از آن به انجمن تازه‌تأسیس تربیت بدنی و پیشاهنگی رفت و مسئولیت اداره تیم‌‌های فوتبال را برعهده گرفت. در منابع مکتوب تاریخی آمده که تیم ملی فوتبال ایران از همان موقع و برای نخستین بار تشکیل شد. حسین صدقیانی با تلاش‌های فراوان تیم ملی ایران را جمع‌و‌جور کرد و برای نخستین‌بار در جام استقلال افغانستان و بازی تیم ملی مقابل افغانستان که در سال۱۳۲۰برگزار شد به‌عنوان سرمربی روی نیمکت این تیم نشست. حسین صدقیانی تا سال۱۳۲۹مرد همه‌کاره فوتبال ایران و کسی بود که در فوتبال ایران تصمیم‌های مهم را می‌گرفت. او در قامت سرمربی تیم ملی با علی کنی، نخستین رئیس فدراسیون فوتبال ایران تعاملی نزدیک داشت اما با رفتن کنی و آمدن سپهبد هدایت گیلانشاه، مسئولیت اداره تیم ملی به مصطفی سلیمی و بعدها به مربیان خارجی مثل ارموند مایوفسکی و فرانس مساروش واگذار شد. حسین صدقیانی از تیم ملی کنار رفت تا مربیان با دانش خارجی خون تازه‌ای به رگ‌های فوتبال ایران تزریق کنند اما تا سال۱۳۴۰همچنان جزو ارکان مدیریتی فوتبال ایران بود. سال۱۳۵۱و با انتخاب کامبیز آتابای به‌عنوان رئیس جدید فدراسیون فوتبال، زمینه بازگشت حسین صدقیانی به تیم ملی فراهم شد و پیرمرد ۷۰ساله این بار با عنوان سرپرست به تیم ملی برگشت.

برچسب ها :

این مطلب بدون برچسب می باشد.

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.